عدالتخواهی
برجستهترين شعار مهدويّت، عبارت است از عدالت. مثلاً در دعاى ندبه، وقتی شروع به بيان و شمارش صفات آن بزرگوار میكنيم، بعد از نسبت او به پدران بزرگوار و خاندان مطهّرش، اوّلين جملهاى كه ذكر میكنيم، اين است: «اين المعدّ لقطع دابر الظّلمة، اين المنتظر لإقامة الأمت و العوج، اين المرتجی لإزالة الجور و العدوان»؛ يعنی دل بشريت میتپد تا آن نجاتبخش بيايد و ستم را ريشهكن كند؛ بناى ظلم را ـ كه در تاريخ بشر، از زمانهاى گذشته همواره وجود داشته و امروز هم با شدّت وجود دارد ـ ويران كند و ستمگران را سر جاى خود بنشاند. اين اوّلين درخواست منتظران مهدى موعود از ظهور آن بزرگوار است. اوّلين درس عملی از اين موضوع، این است كه نابود كردن بناى ظلم در سطح جهان، نه فقط ممكن است، بلكه حتمی است.
دمیدن روح شجاعت
وقتی ملتی معتقد است نقشه ظالمانه و شيطانی امروز در كلّ عالم قابل تغيير است، آن ملت شجاعت میيابد و احساس میكند دست تقدير، تسلّط ستمگران را براى هميشه و به طور مسلّم ننوشته است. انسانها میتوانند تلاش كنند و پرچم عدالت را ـ ولو در يك نقطه محدود ـ بلند كنند. شما ببينيد ملتهايی كه امروز در گوشه و كنار عالم زير فشارِ ظلم و ستم زندگی میكنند، اگر اين اميد را در دل خود بپرورانند كه میشود با ظلم مبارزه كرد، چه اتّفاقی در دنيا میافتد و چطور ملتها بيدار میشوند! ملت ايران هم یک روز در پنجه اقتدار رژيم طاغوتی، دچار همين يأس [شده] بود؛ ولی امام بزرگوار ما با تعاليم اسلامی، اين يأس را از دلها پاك كرد و به مردم اميد و شجاعت داد. نتيجه اين شد كه اين مردم بپاخاستند، نهضت كردند، تن به سختی دادند، مبارزه كردند، از جان خود دريغ نكردند و توانستند در اين نقطه از عالم، با عوامل ظلم و نظام ظالمانه و شيطانی، مبارزه، و آن را ريشهكن و سرنگون كنند.
خنثیکننده تبلیغات استکبار
امروز، دستگاههاى تبليغاتی مراكز استكبارى دنيا و روشنفكرانِ وابسته به آنها، در سطح عالم، اينطور تبليغ میكنند كه هيچ حركتی در مقابل نظم ظالمانه كنونی ممكن نيست. با فكر انقلاب و آرمانگرايی مبارزه میكنند و میخواهند ملتها را متقاعد كنند كه با همين وضعيت ظالمانه دنيا بسازند و در مقابل آن، هيچ عكسالعملی نشان ندهند. فكر اعتقاد به مهدى علیهالسلام، نقطه مقابل اين تبليغات غلط و ظالمانه است.
تلاش برای تحصیل قدرت و حکومت
درس ديگرى كه اعتقاد به مهدويّت و جشنهاى نيمه شعبان بايد به ما بدهد، اين است: عدالتی كه ما در انتظار آن هستيم ـ عدالت حضرت مهدى علیهالسلام كه مربوط به سطح جهان است ـ با موعظه و نصيحت به دست نمیآيد؛ يعنی مهدى موعودِ ملتها نمیآيد ستمگران عالم را نصيحت كند كه ظلم و زيادهطلبی و سلطهگرى و استثمار نكنند. با زبان نصيحت، عدالت در هيچ نقطه عالم مستقر نمیشود. استقرار عدالت، چه در سطح جهانی ـ آن طور كه آن وارث انبيا انجام خواهد داد ـ و چه در همه بخشهاى دنيا، احتياج به اين دارد كه مردمان عادل و انسانهاى صالح و عدالتطلب، قدرت را در دست داشته باشند و با زبان قدرت با زورگويان حرف بزنند. با كسانی كه سرمست قدرت ظالمانه هستند، نمیشود با زبان نصيحت حرف زد؛ با آنها بايد با زبان اقتدار صحبت كرد. آغاز دعوت پيغمبران الهی با زبان نصيحت است؛ اما بعد از آنكه توانستند طرفداران خود را گرد آورند و تجهيز كنند، آنگاه با دشمنان توحيد و دشمنان بشريت، با زبان قدرت حرف میزدند.
آمادگی برای سربازی حضرت
درس ديگرِ اعتقاد به مهدويّت و جشنهاى نيمه شعبان، براى من و شما اين است كه هرچند اعتقاد به حضرت مهدى علیهالسلام يك آرمان والاست و در آن هيچ شكّی نيست، اما نبايد مسئله را فقط به جنبه آرمانی آن ختم كرد ـ يعنی به عنوان يك آرزو در دل، يا حداكثر در زبان، يا به صورت جشن ـ نه، اين آرمانی است كه بايد به دنبال آن عمل بيايد. انتظارى كه از آن سخن گفتهاند، فقط نشستن و اشك ريختن نيست؛ انتظار به معناى اين است كه ما بايد خود را براى سربازىِ امام زمان آماده كنيم. سربازىِ امام زمان، كار آسانی نيست. سربازىِ منجی بزرگی كه میخواهد با تمام مراكز قدرت و فساد بينالمللی مبارزه كند، احتياج به خودسازى و آگاهی و روشنبينی دارد. عدهاى اين اعتقاد را وسيلهاى براى تخدير خود يا ديگران قرار میدهند؛ اين غلط است. ما نبايد فكر كنيم كه چون امام زمان خواهد آمد و دنيا را پُر از عدل و داد خواهد كرد، امروز وظيفهاى نداريم؛ نه، بعكس، ما امروز وظيفه داريم در آن جهت حركت كنيم تا براى ظهور آن بزرگوار آماده شويم.
هشدار
جريانهاى انحرافی، قبل از انقلاب تبليغ میكردند، الآن هم در گوشه و كنار تبليغ میكنند كه امام زمان علیهالسلام میآيد و اوضاع را درست میكند؛ ما امروز ديگر چه كار كنيم! چه لزومی دارد ما حركتی بكنيم! اين مثل آن است كه انسان در شب تاريك، چراغ روشن نكند؛ چون فردا بناست خورشيد عالمتاب بيايد و روز شود و همه دنيا را روشن كند. خورشيدِ فردا، ربطی به وضع كنونی من و شما ندارد. امروز اگر ما میبينيم در هر نقطه دنيا ظلم و بیعدالتی و تبعيض و زورگويی وجود دارد، اينها همان چيزهايی است كه امام زمان براى مبارزه با آنها میآيد. اگر ما سرباز امام زمانيم، بايد خود را براى مبارزه با اينها آماده كنيم.
وظیفههای منتظران
بزرگترين وظيفه منتظران امام زمان علیهالسلام اين است كه از لحاظ معنوى، اخلاقی، عملی و پيوندهاى دينی و اعتقادى و عاطفی با مؤمنين و همچنين براى پنجه درافكندن با زورگويان، خود را آماده كنند. كسانی كه در دوران دفاع مقدس، سر از پا نشناخته در صفوف دفاع مقدّس شركت میكردند، منتظران حقيقیبودند. كسی كه وقتی كشور اسلامی مورد تهديد دشمن است، آماده دفاع از ارزشها و ميهن اسلامی و پرچم برافراشته اسلام میشود، میتواند ادعا كند كه اگر امام زمان بيايد، پشت سر آن حضرت هم در ميدانهاى خطر، قدم خواهد گذاشت.
اما كسانی كه در مقابل خطر، انحراف و چرب و شيرين دنيا خود را میبازند و زانوانشان سست میشود، كسانی كه براى مطامع شخصی خود حاضر نيستند حركتی كه مطامع آنها را به خطر میاندازد، انجام دهند، اينها چطور میتوانند منتظر امام زمان به حساب آيند؟ كسی كه در انتظار آن مُصلحِ بزرگ است، بايد در خود، زمينههاى صلاح را آماده سازد و براى تحقّق صلاح کاری کند.
حکومت مهدوی، حکومتی مردمی
درس مهمّ ديگرى كه وجود دارد، اين است كه حكومت آينده حضرت مهدى موعود علیهالسلام يك حكومت مردمیِ به تمام معناست. مردمی يعنی چه؟ يعنی متّكی به ايمانها و ارادهها و بازوان مردم است. امام زمان، به تنهایی دنيا را پُر از عدل و داد نمیكند؛ [بلکه با کمک] آحاد مؤمن مردم و با تكيه به آنهاست كه بنای عدل الهی را در سرتاسر عالم استقرار میبخشد و يك حكومت صددرصد مردمی تشكيل میدهد؛ اما اين حكومت مردمی با حكومتهاى مدّعی مردمی بودن و دموكراسی در دنياى امروز، از زمين تا آسمان تفاوت دارد. آنچه امروز در دنيا اسم دموكراسی و مردمسالارى را روى آن گذاشتهاند، همان ديكتاتوریهاى قديمی است كه لباس جديد بر تن كرده است؛ يعنی ديكتاتورى گروهها. ... دموكراسیهاى امروز دنيا بر پايه تبليغات دروغ و فريبنده و مسحور كردن چشمها و دلهاست...*
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
*. بيانات حضرت آيتالله العظمی خامنهای، به مناسبت نيمه شعبان، 30/ 07/ 1381